احسان اقبال سعید؛ ناصر ملکمطیعی ستاره نامدار سینمای ایران عالم خاکی را ترک کرد و به روایتی راحت شد. ناصر ملک مطیعی یا به روایت آشنای علاقه مندانش ناصرخان دانش آموخته دانشسرای معلمان بود و چندسالی را به عنوان دبیر ورزش خدمت کرده بود. انگار در میان نسل اول ستارگان سینمای فارسی، ورزش از راههای مطمئن ورود به سینما بود، محمدعلی فردین ستاره خوشسیمای همدوره ناصرخان هم در تیم ملی کشتی دوست مرحوم غلامرضا تختی بود و مدال برنز مسابقات جهانی کشتی را در کارنامه داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ملکمطیعی در سالهای فعالیت اش همواره در کنار ورزش ماند و با ستارههای هم نسلش رابطه نزدیکی داشت. ناصر حجازی فقید و تختی از دستشده از قهرمانان مورد علاقهاش بودند و همیشه از تختی با افسوسی ابدی یاد میکرد. ورود ملکمطیعی به سینما با تشویقها و قوت قلبهای همکار بازیگر و دوبلورش بانو ژاله علو همراه بود که ناصر را با جیمز دین ابرستاره وقت هالیوود مقایسه میکرد و انگیزه را در او صدچندان میکرد ... ملکمطیعی در
سینمای ستاره محور قبل از
انقلاب یا آن چیزی که دکتر هوشنگ کاووسی منتقد سختگیر فیلم مینامید "فیلمفارسی" در نقش مرد جوانمرد و توانمند به یک شمایل تبدیل شده بود. تیپ مردانه و لوطیمسلکی که با داد و دهش و حمایت از افتادگان و البته تیغ از نمکنشناس و نارفیق و گزمه خوردن و دم برنیاوردن، به کمال مطلوب چند نسل از عاشقان سینما در ایران تبدیل شده بود. سیمای مرد دریا دل که به سرنوشت محتوم عیاران ایرانی عاقبتی جز تنهایی، دوری یار، حسرت و حرمان ندارد. ناصر سمبل ایستادن در مقابل جفاها و جورهای گوناگون بود که از زمین و زمانه بر سر مردمان تیره بخت میبارید. هم پشت به پشت برادر جوان میداد تا تیغ تیز دسته زنجونی لمپنهای محل "بر برادر" را ندرد و هم از عشق اساطیری و به محبوب محجوب اثیری چشم میپوشید تا حرمت رفاقت خدشه دار نشود. سمبل توانستن و دست به جفا بلند نکردن شد، غرور و غیرت مرد پاگرفته در دالانهای نم گرفته ناکجاآبادهای شهر با آن کلاه برازنده شاپو شد چتر برای بازگشت و رستگاری. محمد علی فردین عاشق زیبای جوانمرد بود و ناصر پناه بیپناهان، آنکه گرسنگی سق میزد تا رفقا و افتادگان دیزی بار کنند. در مقابل بیپناهی مردمان در مقابل عمله جور و الواط رنگارنگ کوی و برزن شده بود مظهر قانون، یک نفره وایستادن و نمردن به رغم چاقو خوردن! البته جنس آن سینما در سالهای آخر منتهی به انقلاباسلامی عملا در حاشیه قرار گرفته بود و با افت چشمگیر مخاطب موجه بود و فیلمهای موج نو و مشهور به
سینمای روشنفکری با آثاری از بیضایی، تقوایی .. و البته آثار کیمیایی با تم اعتراضی ذائقه مخاطب را تغییر داده بودند. ملک مطیعی درسخوانده و اهل دغدغه بود و در همان سالهای اوج
سینمای فارسی در مصاحبه با مطبوعات جوانان را به تحصیل و پایبندی به خانواده دعوت میکردو در سال پنجاه و شش مصاحبهای با روزنامه اطلاعات دارد و فضای موجود در کشور را به نقد میکشد، از تنگنظری و خشونت و اهمال و کارهای سرهم بندی شده انتقاد میکند. پس از
انقلاب طبیعتا سینما به عنوان یکی از مظاهر رژیم گذشته که در کنار قمارخانهها و بانکها مورد خشم قرار گرفته بود و فضای کاملا متفاوتی را تجربه میکرد و به هنرپیشگان و دست اندرکاران
سینمای قبل از
انقلاب با بدبینی نگاه میشد. ملکمطیعی سال پنجاه و هشت در فیلم فریاد مجاهد بازی کرد و فیلم برزخیها آخرین نقش آفرینی اش قبل از ممنوعالکاری بود. گروه بزرگی از دست اندکاران
سینمای قبل از
انقلاب بعد از آن از فعالیت منع شدند، برخی، چون ایرج قادری با نوشتن ندامتنامه اجازه کار گرفتند و سعید کنگرانی و سعید راد هم سالها بعد بازگشتند، اما ناصر و فردین به ممنوعیت ابدی دچار شده بودندو ناصر خان تمام این سالها گلایه نکرد و با قنادی خیابان ونک و مشاور املاکی گذارن روزگار کرد و محترم ماند. در سالهای اخیر و در پیرانه سری با اصرارهای علی عطشانی حضور کمرنگ و بیرمقی در فیلم نقش نگار داشت. اما نقطه تلخ فصل آخر زندگیش به ضبط دو برنامه دورهمی با اجرای مهران مدیری و "من و شما "با اجرای ظلی پور بود که قرار بود از سیما پخش شود، اما لحظه آخر باز هم مدیران همیشه نگران مانع از دیده شدن سیمای پیرمرد در تلویزیون کشورش شدند، کشوری که همیشه عاشقش بود و تا پایان عمر در آن زیست و از ناملایمات و دشواریها گلایهای نکرد. اما مدیران تلویزیون نیاموختند که عزت و آبرو نه توسط ناظر پخش آنان که توسط نخست پروردگار و سپس یاد و خاطره مردمان به اشخاص اعطا میشود و تنها بغض و بازندگی برای آنان میماند و بس. اگر سالها انکار هنرمندان موجب فراموشی آنان شد، بایگانی کردن دورهمی ناصرملک مطیعی او را از خاطرهها خواهد زدود. حالا ناصرخان حجازی و ملکمطیعی جنب جهان پهلوان تختی در یک دورهمی رویایی بنشینند و هیچ ناظری را بالای سر نبیند. روانش قرین رحمت وزندگی تا باد چنین بادا.
منبع: فرارو
کلیدواژه: ناصر ملک مطیعی
سینمای قبل از انقلاب
فیلمفارسی
سانسور
صدا و سیما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۹۵۹۶۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ایساتیس پرمخاطبترین فیلم هنر و تجربه
مستند ایساتیس به کارگردانی علیرضا دهقان و تهیهکنندگی راحیل صحرایی و علیرضا دهقان بعد از موفقیت در جشنوارههای داخلی و خارجی از زمستان ۱۴۰۲ در سینماهای منتخب گروه سینمایی هنر و تجربه در تهران و شهرستانها به اکران عمومی درآمد و بر اساس آمار سامانه فروش فیلمهای سینمای ایران عنوان پرمخاطبترین فیلم این گروه را از آن خود کرده و رضایت مخاطبان و منتقدان را همراه دارد.
«ایساتیس» پیش از این در جشنواره سینماحقیقت و جشنواره بینالمللی فیلم شهر، جشنواره جهانی فیلم فجر و جشن مستقل سینمای مستند ایران به نمایش درآمده و موفق به کسب جایزه ویژه دبیر جشنواره سینماحقیقت، تندیس بهترین مستند بلند در بخش بینالملل جشنواره شهر و تندیس موسیقی از جشن مستقل سینمای مستند شد.
این فیلم همچنین در جشنوارههای خارجی از جمله جشنواره فیلم مستند مسکو، جشنواره اوشن سیتی امریکا، کازان روسیه، جشنواره سبز مونتنگرو، جشنواره مستند ازمیر و... شرکت کرده و جوایزی از جمله جایزه بهترین فیلم جشنواره اوشن سیتی، جایزه بهترین فیلم جشنواره مونته نگرو را کسب کرده است.
داستان فیلم مستند «ایساتیس» به معرفی قناتها و تاریخچه آن در استان یزد است و به این بهانه قسمت مهمی از تاریخ این استان کهن ایران را بازگو میکند و صدایی است شاعرانه و قصهگو که تا به حال ناشنیده مانده است.
تدوین این فیلم توسط بهمن کیارستمی و پویا پارسامقام صورت گرفته و فیلمبرداری آن به عهده مهدی آزادی است. داستان فیلم با صدای ابوالحسن تهامینژاد، نصرالله مدقالچی، زهره شکوفنده و مریم شیرزاد روایت میشود.
علاقهمندان برای تماشای این مستند سینمایی میتوانند به سایت https://gisheh۷.ir/event/۴۵۶۶۶/ مراجعه کنند.
باشگاه خبرنگاران جوان یزد یزد